نقد را از مسائل تکنیکی شروع می کنیم اما همانطور که تا الان متوجه شده اید بیشتر تمرکز و توجه ما به سمت گرافیک ها و صدا ها خواهد رفت . Sacrygirl که در گذشته به صورت کمیکی خنده دار و شاید احمقانه بتوان تعبیر کرد در بیشتر اوقات رنگارنگ و بعضی وقت ها هم خود را با تصاویر تاریک معرفی کرده است . جانور ها و مکان ها که تماما از دنیای خیال طراحان به بیرون ریخته شده است در بازی بیشتری توجه شما را به سوی خود جلب می کند . در این عنوان صدا ها و موسیقی ها با گرافیک و تصاویر تناسب و هماهنگی زیادی دارد . وظیفه ما در این بازی پلتفرمینگ کلاسیک تمام کردن تک تک مراحلی است که به صورت 1-1 ،1-2 ،1-3 و .... تقسیم شده اند. در ابتدای هر مرحله یک راوی که داستان ScaryGirl رو برای ما تعریف می کند به پیشوازی ما می آید . به ویژه تعریف داستان به صورت یک درام با ، حال و هوای بازی بسیار منطبق شده است . طراحی مراحل جدا از هم بوده و به همان اندازه هم متفاوت است. از جنگل ها به غارها ، از دیار قارچ ها به کوه ها به طور متوسط می تواند شما را 3-4 ساعت مقابل مانیتور یا تلوزیون میخکوب کند . تمام این ها در اندازه یک بازی آرکید مورد بررسی قرار گرفته است . قرار دادن شما بین دوراهی در بعضی از مراحل حس یکنواختی بازی را از بین می برد. دلیل این امر هم مسلما برگشت شما به دوراهی و خاست شما برای عبور از راه دیگر است ! وجود مراحل مختلفی در زیر آب یا مراحل موتور سواری هر یک در جای خود به زیبایی بازی کمک کرده است . در رابطه با گیم پلی بازی نیز بازی صاحب گیم پلی مشابه سایر بازی های آرکید است . کنترل کارکتر بازی در سه جهت (جلو ، عقب ، پرش) به علاوه المان هایی برای دفاع و حمله است . حمله های سنگین و سبک هرچند در بازی وجود دارد اما برای دفاع تنها انتخاب های موجود نیستند . بعد از مدتی حرکت بدون خوردن ضربه ای در گوشه پایین سمت چپ تصویر مدی با نام "Scary Mode " قابل دسترس خواهد بود . این مد برای مدتی شما را فنا ناپذیر و دارای قدرت قویتر حمله می کند. در مواقعی که می خواهید از دیواری محافظت کنید نیز سپری حبابی شکل و شفاف به کمک شما می آید . خوب به شما چه کسانی حمله می کنند ؟ به غیر از باس های آخر مراحل ، جانورانی مانند گوزن ها ، عنکبوت ها ، جغدها ، نینجاها ، ماهی ها ، جوجه ها و .... مطمئن باشید با لیستی طولانی روبرو هستید. به غیر ویژگی موجود در دست راست SG برای حمله ، المان های گیم پلی نیز کمک زیادی می کند . با استفاده از این المان ها می توان چند ثانیه در هوا شناور بمانید و یا آبجکت ها و یا دشمنان را گرفته وپرت کنید ، حتی می توانید جان دشمنان خود را که بیهوش کرده اید گرفته و به جان خود اضافه کنید . توسط خنجرتان می توانید از موانع بپرید و یا از دیوار بالا بروید و یا در مناطق تاریک یک قارچ براق به جلوی خنجر وصل کرده و راه را روشن کنید . بازی دارای ویژگی های دیگری نیز می باشد با استفاده از ویژگی ارتقاء کارکتر می توانید بعد از جمع کردن کریستال ها هم به خنجر خود امکانات جدید اضافه کنید ( امکان شناور بودن بیشتر در هوا ، حمله قویتر و سریعتر) ، هم کمبو هایی که علیرغم تنوع کم می تواند استفاده کنید. با استفاده از این ویژگی ها SG توانسته برای انطباق مقوله گیم پلی و افکت ها تصویری موفق باشد. بیاییم به نقاط منفی Scarygirl بپردازیم، بازی برعکس بسیاری از بازی های آرکید دوربین متفاوت 2D و 3D استفاده می کند .